آيا شما از زندگي خود لذت مي بريد؟!
آيا شما از زندگي خود لذت مي بريد؟!
آيا شما از زندگي خود لذت مي بريد؟!
نويسنده: حسين ملايي
آيا از لحظه ي حال لذت مي بريد يا منتظريد ابتدا به آرزوهاي خود برسيد، بعد لذت ببريد که اگر اينطور باشد، لحظه ي گران بهاي زمان حال خود را از دست داده ايد! آيا شما هم خوشبختي را در آرامش فکري و روحي مي بينيد؟
آرامش، واژه اي زيبا و پرمعناست که به زندگي، مفهومي خاص مي بخشد و همه ي ما در تلاشيم که به آن برسيم. همه ي ما پس از به دنيا آمدن، محکوم به زندگي کردن هستيم، پس بايد خوب فکر کنيم و کيفيت زندگي براي مان مهم باشد. هدف از اين همه کار و تلاش و رسيدن به هدف هاي خود، همه رسيدن به آرامش است. برخورداري از آرامش فکري و روحي در زندگي، نعمت بسيار بزرگي ست که در صورت برخورداري از آن، بدون شک انسان خوشبختي هستيم چراکه با داشتن فکري آرام، جسمي سالم هم خواهيم داشت و دير يا زود به هدف هاي خود، خواهيم رسيد. با داشتن فکري آرام و روحيه اي شاد، روابط صميمانه تري نيز با اطرافيان مان خواهيم داشت و با مشکلات زندگي، راحت تر و بهتر کنار خواهيم آمد که اين يعني همان آرامش و خوشبختي.
اگر ما با تلاش هاي مکرر يا با مديريتي خوب در زندگي، خود را به آرامش برسانيم، اين آرامش را خواسته يا ناخواسته، به اطرافيان خود نيز انتقال خواهيم داد و در نهايت، خانواده و جامعه اي آرام خواهيم داشت، پس براي رسيدن به آرامش بايد تلاش کرد، صبور بود، گذشت کرد، بخشش کرد، لبخند زد و با مهرباني، با ديگران برخورد نمود. هميشه بايد وجدان خود را قاضي کنيم و خود را جاي ديگران بگذاريم. بعضي ها با درآمد کم و مشکلات مالي زياد، زندگي آرامي دارند و انسان هاي خوشبختي هستند. آنان مي دانند از زندگي چه مي خواهند اما عده اي با وجود درآمد زياد و ملک و املاک فراوان، از نعمت آرامش در زندگي محروم اند، پس به زبان ساده، پول دار بودن دليل خوشبختي نيست، مهم بينش و انتظار ما از زندگي است.
اگر آرامش را سرلوحه ي زندگي خود قرار دهيم، رسيدن به خوشبختي، خيلي هم سخت نيست چراکه راه هاي رسيدن به آرامش، هزينه ي چنداني ندارد. البته داشتن پول، بي تأثير هم نيست، پس اگر از موقعيت مالي خوبي برخوردار هستيم، قدر اين موقعيت را بدانيم، با اطرافيان خود مشورت کنيم و از تجارب آنان استفاده کنيم تا از يک زندگي خوب همراه با آرامش برخوردار باشيم و اگر از نظر مالي در وضعيت خوبي نيستيم، توقعات خود را کم نماييم، به آن چه داريم، فکر کنيم و از داشتن آن لذت ببريم؛ چه بسا بعضي از صفات خوبي که داريم، همانند سرمايه است که ما از آن بي خبريم و قدر آن را نمي دانيم، براي نمونه، داشتن احساس خوب. ممکن است ما يک کارگر ساده باشيم اما احساس خوشبختي کنيم و طعم آرامش را بچشيم اما يک فرد پول دار، اين احساس را نداشته باشد، پس مهم، احساس خوشبختي ست که با پول، قابل مقايسه نيست و داشتن اين احساس، خيلي هم سخت نيست.
اين را هم بدانيم که همه ي آرزوهاي دنيا، دست يافتني ست، مشروط بر اين که ما بخواهيم، پس هدف هاي بزرگ و کوچک خود را تقسيم بندي کنيم و با برنامه ريزي دقيق تر و داشتن پشتکار، به هدف هاي مان برسيم. بسياري از ما با داشتن اين احساس که از زندگي عقب مانده ايم و بايد پيشرفتي جهشي داشته باشيم تا خود را به ديگران برسانيم، به نوعي خود را دچار درگيري ذهني نموده و ذهن و به دنبال آن، جسم خود را خسته کرده ايم. ترس از آينده، قسط، هزينه ي تحصيل، کرايه خانه، چک، مسوؤليت سنگين و... افکار مزاحمي هستند که مانع تمرکز ما روي اهداف مان مي شوند. از طرفي، کار مداوم و خستگي ناشي از آن و اين همه افکار پريشان و خواستن هايي که با داشتن، فاصله ي زيادي دارد، انرژي لازم را از ما مي گيرد؛ به طوري که گاهي اوقات بعضي از ما، دچار يأس و نااميدي مي شويم و انگيزه ي خود را براي ادامه ي زندگي و رسيدن به موفقيت از دست مي دهيم. اين افکار و مشکلات را تقريباً همه دارند! حال چه بايد کرد؟ بايد مقاوم بود و مبارزه کرد، بايد انسان هاي موفق را الگو قرار داد وبا توانايي که خداوند متعال به همه ي ما عطا کرده، در برابر مشکلات تسليم نشويم و بدانيم خواستن، توانستن است. هر آن چه که ما بخواهيم، مي توانيم به دست بياوريم، پس به آن فکر کنيم، آن را به ضمير ناخودآگاه خود بسپاريم و در راه رسيدن به آن تلاش کنيم، در نتيجه همه ي ما مي توانيم به موفقيت برسيم و از يک زندگي خوب برخوردار شويم، زندگي خوب همراه با آرامش.
منبع:نشريه شادکامي و موفقيت شماره 69
آرامش، واژه اي زيبا و پرمعناست که به زندگي، مفهومي خاص مي بخشد و همه ي ما در تلاشيم که به آن برسيم. همه ي ما پس از به دنيا آمدن، محکوم به زندگي کردن هستيم، پس بايد خوب فکر کنيم و کيفيت زندگي براي مان مهم باشد. هدف از اين همه کار و تلاش و رسيدن به هدف هاي خود، همه رسيدن به آرامش است. برخورداري از آرامش فکري و روحي در زندگي، نعمت بسيار بزرگي ست که در صورت برخورداري از آن، بدون شک انسان خوشبختي هستيم چراکه با داشتن فکري آرام، جسمي سالم هم خواهيم داشت و دير يا زود به هدف هاي خود، خواهيم رسيد. با داشتن فکري آرام و روحيه اي شاد، روابط صميمانه تري نيز با اطرافيان مان خواهيم داشت و با مشکلات زندگي، راحت تر و بهتر کنار خواهيم آمد که اين يعني همان آرامش و خوشبختي.
اگر ما با تلاش هاي مکرر يا با مديريتي خوب در زندگي، خود را به آرامش برسانيم، اين آرامش را خواسته يا ناخواسته، به اطرافيان خود نيز انتقال خواهيم داد و در نهايت، خانواده و جامعه اي آرام خواهيم داشت، پس براي رسيدن به آرامش بايد تلاش کرد، صبور بود، گذشت کرد، بخشش کرد، لبخند زد و با مهرباني، با ديگران برخورد نمود. هميشه بايد وجدان خود را قاضي کنيم و خود را جاي ديگران بگذاريم. بعضي ها با درآمد کم و مشکلات مالي زياد، زندگي آرامي دارند و انسان هاي خوشبختي هستند. آنان مي دانند از زندگي چه مي خواهند اما عده اي با وجود درآمد زياد و ملک و املاک فراوان، از نعمت آرامش در زندگي محروم اند، پس به زبان ساده، پول دار بودن دليل خوشبختي نيست، مهم بينش و انتظار ما از زندگي است.
اگر آرامش را سرلوحه ي زندگي خود قرار دهيم، رسيدن به خوشبختي، خيلي هم سخت نيست چراکه راه هاي رسيدن به آرامش، هزينه ي چنداني ندارد. البته داشتن پول، بي تأثير هم نيست، پس اگر از موقعيت مالي خوبي برخوردار هستيم، قدر اين موقعيت را بدانيم، با اطرافيان خود مشورت کنيم و از تجارب آنان استفاده کنيم تا از يک زندگي خوب همراه با آرامش برخوردار باشيم و اگر از نظر مالي در وضعيت خوبي نيستيم، توقعات خود را کم نماييم، به آن چه داريم، فکر کنيم و از داشتن آن لذت ببريم؛ چه بسا بعضي از صفات خوبي که داريم، همانند سرمايه است که ما از آن بي خبريم و قدر آن را نمي دانيم، براي نمونه، داشتن احساس خوب. ممکن است ما يک کارگر ساده باشيم اما احساس خوشبختي کنيم و طعم آرامش را بچشيم اما يک فرد پول دار، اين احساس را نداشته باشد، پس مهم، احساس خوشبختي ست که با پول، قابل مقايسه نيست و داشتن اين احساس، خيلي هم سخت نيست.
اين را هم بدانيم که همه ي آرزوهاي دنيا، دست يافتني ست، مشروط بر اين که ما بخواهيم، پس هدف هاي بزرگ و کوچک خود را تقسيم بندي کنيم و با برنامه ريزي دقيق تر و داشتن پشتکار، به هدف هاي مان برسيم. بسياري از ما با داشتن اين احساس که از زندگي عقب مانده ايم و بايد پيشرفتي جهشي داشته باشيم تا خود را به ديگران برسانيم، به نوعي خود را دچار درگيري ذهني نموده و ذهن و به دنبال آن، جسم خود را خسته کرده ايم. ترس از آينده، قسط، هزينه ي تحصيل، کرايه خانه، چک، مسوؤليت سنگين و... افکار مزاحمي هستند که مانع تمرکز ما روي اهداف مان مي شوند. از طرفي، کار مداوم و خستگي ناشي از آن و اين همه افکار پريشان و خواستن هايي که با داشتن، فاصله ي زيادي دارد، انرژي لازم را از ما مي گيرد؛ به طوري که گاهي اوقات بعضي از ما، دچار يأس و نااميدي مي شويم و انگيزه ي خود را براي ادامه ي زندگي و رسيدن به موفقيت از دست مي دهيم. اين افکار و مشکلات را تقريباً همه دارند! حال چه بايد کرد؟ بايد مقاوم بود و مبارزه کرد، بايد انسان هاي موفق را الگو قرار داد وبا توانايي که خداوند متعال به همه ي ما عطا کرده، در برابر مشکلات تسليم نشويم و بدانيم خواستن، توانستن است. هر آن چه که ما بخواهيم، مي توانيم به دست بياوريم، پس به آن فکر کنيم، آن را به ضمير ناخودآگاه خود بسپاريم و در راه رسيدن به آن تلاش کنيم، در نتيجه همه ي ما مي توانيم به موفقيت برسيم و از يک زندگي خوب برخوردار شويم، زندگي خوب همراه با آرامش.
منبع:نشريه شادکامي و موفقيت شماره 69
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}